سیسمونیتو بردیم عزیزکم!
دیگه چیزی نمونده تا بیای تو بغلمون سورنای ناز مامان پنجشنبه هفته پیش که روز مبعث هم بود سرویس چوب سیسمونیتو که بابایی خودش درست کرده بردیم تو اتاقت گذاشتیمو یکم به وسایل سروسامون دادیم.. آخر هفته هم خاله مریم میاد که کامل بچینیم و بعدش دیگه منتظر اومدن تو هستیم پسرکم.. من و بابایی واسه اومدنت لحظه شماری میکنیم.. خدایا به حق بزرگی و مهربونیت کوچولوی ما رو سالم بیار تو بغلمون.. ...
نویسنده :
مامان و بابا
1:21
هفته 34
سلام به همگی و کوچولوی خودم سورنا جون تو هفته 34 هستی یعنی داری شماره های معکوس رو میگی برای اومدنت.دیروز من و مامان برا تخت و کمدت که مدلش و رنگش چی باشه کلی همفکری کردیم.من میگم ابی سفید مامان میگه سبز و قهوه ایی..اما قول میدم قشنگترین تخت رو برات بسازم.هرو روز ورجه وورجه کردنات رو تو شکم مامان میبینم و حس میکنم.چقدر شیطونی تووو.. ایشالله یه روز بیای و این وبلاگ رو خودت پست بذاری از لحظات شیرین زندگیت بنویسی توش. بابایی دوست دارهههههههههههه.همیشه
نویسنده :
مامان و بابا
16:25
سال جدید 95 سال سورنا جون
سلام سورنای بابا امروز اول فروردین 95 هست سالی که ایشالله برای ما با اومدن کلی خیر و برکت میاره اولین سالیه که منو مامان جایی نرفتیم بخاطر تو عریزم.من و مامان و مامانی (مامان بزرگ من) سال رو تحویل کردیم بقیه با بابابزرگت رفتم خلخال.برا اومدنت لحظه شماری میکنیم. زوووووووووود بیا کوچولوی بابا
نویسنده :
مامان و بابا
22:35