تنهایی و دوری از سوسو و مامییی
سلام پسری دی ماه ۹۶ بابایی بازم ازت دور شد..اومدم معدن میبد توی یزد..خیلی دور شدم فردای شب یلدا از تهران اومدم تو و مامان و عزیز جون رفتین ساری....
ایشالله جور بشه همتونو بیارم اینجااا.روزهای دلتنگی بابایی فعلا ادامه داره...
من تلفنی میگم سورنااااااا تو میگی بابااااااا
دوست دارم هرجا که باشم
ایشالله جور بشه همتونو بیارم اینجااا.روزهای دلتنگی بابایی فعلا ادامه داره...
من تلفنی میگم سورنااااااا تو میگی بابااااااا
دوست دارم هرجا که باشم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی